دغدغه هاي حكومت و مردم در شبه جزيره عرب[الشهابي سعيد عبدالنبي محمد، القدس العربي(انگلستان)، 28سپتامبر2020]
به نقل از وزارت فرهنگ و ارشاد1399/7/7کد خبر 13997279439
اين نگراني وجود دارد كه عربستان فرصت برگزاري جشن نودمين سالگرد تاسيس خود را نداشته باشد زيرا با هرج و مرج سياسي،امنيتي و اقتصادي روبرو است كه ولي عهد كنوني قادر به حمايت از كشور در برابر اين مشكلات نيست. اين نگراني وجود دارد ميراث عبدالعزيز دوام نياورد بعد از اين كه ولي عهد به نقش فرزندان او در حكومت پايان دهد.
1-پس از گذشت پنجاه سال فعالیت دیپلماسی،سیاسی و برنامه ریزی برایگسترش نفوذ و اعتبار دیدگاهی وجود دارد که می گوید قدرت منطقه ای عربستانرو به افول است.نشانه های این گفته به شرح زیر است: -نخست:کاهش نقشمنطقه ای ریاض در مقابل افزایش نقش امارات و کاهش اقدام مشترک عربی.ولی عهدعربستان در ارزیابی روابط با امارات اشتباه کرد. مطمئنا در دست گرفتن زمانامور عربستان از سوی محمد بن سلمان کشورش را تضعیف کرد؛ زیرا او افراد باتجربه را از عرصه سیاسی کنار گذاشت. -دوم:اتکای بیش از حد به خارج ومشخصا آمریکا و این اتکا عربستان را ضعیف و بدون اراده نشان داد که مستقیمااز آمریکا دستور دریافت می کند. -سوم:نوع نگاه به ایران و موضع گیرینسبت به این کشور در تضعیف عربستان بسیار نقش داشت. تفاوت زیادی میان حضورامیر عبدالله بن عبدالعزیز در کنفرانس اسلامی 1997 برگزار شده درتهران باوضعیت فعلی وجود دارد آن کنفرانس قدرت عربستان را از طریق تفاهم باهمسایگان نشان داد؛ اما در وضعیت کنونی احساسات و نیروی نظامی برای هدفقرار دادن ایران بسیج شده ؛ یعنی کشور همسایه ای که با وجود اختلافات سیاسیمی تواند پشتوانه همسایگانش باشد. -چهارم:بی توجهی به شورای همکاریخلیج فارس که جبهه ای مشترک برای رویارویی با تهدیدات امنیتی داخلی و خارجیبود.سیاست عربستان برای سیطره و به حاشیه راندن دیگران کمکی به حفظیکپارچگی این نهاد و نهادهای دیگری چون اوپک یا سازمان کنفرانس اسلامینکرد. -پنجم:سیاست کنونی عربستان درباره قضیه فلسطین و جایگاه این کشور را تضعیف کرده است. -ششم:بهبن بست رسیدن جنگ یمن به ی ائتلاف عربستان و امارات و شکست این ائتلاف درمحقق ساختن پیروزی نظامی به تضعیف اعتبار حکام شبه جزیره منجر شده است. -هفتم:افزایشمشکلات عربستان به علت شدت گرفتن خواسته سازمان های بین المللی حقوقی برایآزادی زندان سیاسی به ویژه زنانی که برای حق رانندگی و پایان دادن به نظامسرپرستی مردان مبارزه کردند. این توجه بین المللی به اوضاع داخلی عربستانمخالفان را به یکپارچکی و اعلام تشکیل حزب ائتلاف ملی سوق داد. -هشتم:عربستاندر انتظار حمله رسانه ای و سیاسی هم زمان با دومین سالگرد کشته شدن مخالفعربستانی یعنی خاشقچی است.رئیس جمهور آمریکا تایید کرد از ولی عهد درخصوصتحمل پیامدهای این جنایت حمایت کرده است؛ اما این مسئله از اهمیت توجه هابه آن کم نکرده است.بلکه باور به نقش ولی عهد را در قتل خاشقچی بیشتر کردهاست. 2-این واقعیت ها منحنی تنازلی عملکرد سیاسی عربستان در سال هایاخیر را نشان می دهد. این نگرانی وجود دارد که عربستان فرصت برگزاری جشننودمین سالگرد تاسیس خود را نداشته باشد زیرا با هرج و مرج سیاسی،امنیتی واقتصادی روبرو است که ولی عهد کنونی قادر به حمایت از کشور در برابر اینمشکلات نیست. این نگرانی وجود دارد میراث عبدالعزیز دوام نیاورد بعد از اینکه ولی عهد به نقش فرزندان او در حکومت پایان دهد. اداره کل رسانه های خارجی ترجمه: مهری بهرامی
هموم النظام والشعب فی الجزیرة العربیة منذ 8 ساعات هموم النظام والشعب فی الجزیرة العربیة د. سعید الشهابی 0 حجم الخط عندمااحتفت المملکة العربیة السعودیة الاسبوع الماضی بیومها الوطنی کان واضحاوجود تصدعات فی الکیان الذی أعلن قیامه فی23 أیلول/ سبتمبر من العام 1932.فی ذلک الیوم أصدر الملک عبد العزیز بن سعود إعلانا بتغییر اسم «مملکة نجدوالحجاز» إلى الاسم الحالی. ویتباهى أبناء الملک المؤسس أن أباهم «وحّد»الجزیرة العربیة وجعلها قوة اقلیمیة مؤثرة. وعلى مدى العقود التسعةاللاحقة استمر بناء المملکة على ایدی ابناء عبد العزیز الذی توفی عام 1953.وتزامن رحیل عبد العزیز مع صعود دور مصر بعد الاطاحة بالملک فاروق فی 23تموز/ یولیو 1952، وبعد اربع سنوات اصبح جمال عبد الناصر رئیسا لمصر.وارتبط صعود الدور المصری بشخصیة عبد الناصر التی رفعت شعار القومیةالعربیة وأقامت مشروعها «الثوری» مرتبطا بقضیة فلسطین. فی تلک الحقبة کانتالحرب الباردة تتصاعد بشکل متسارع، وانعکست على منطقة الشرق الأوسط لتدخلهمرحلة استقطاب بین تیارین «ثوری» محسوب على الاتحاد السوفیاتی ویضم ذویالاتجاهات الیساریة من شیوعیین وبعثیین وقومیین، و«رجعی» محسوب على المعسکرالغربی خصوصا الولایات المتحدة الأمریکیة، ویضم حکومات دول الخلیج بشکلخاص. کان الصراع محتدما بین «عروبة ثوریة» بقیادة مصر و«إسلام محافظ»تتزعمه السعودیة. کانت المملکة یومها ترکز على تثبیت نفسها وتبحث عن دوریناسب وضعها وسط محیط مفعم بالحراکات الثوریة والطروحات الأیدیولوجیةوالصراعات الاستراتیجیة التی کان النفط احد محاورها. رکزت مصر على المدالجماهیری المرتبط بالشخصیة الکاریزمیة للرئیس عبد الناصر، وتصاعد نغمة«النضال ضد الاستعمار والامبریالیة والرجعیة» وسط شعارات ثورة الجزائرونضال الیمن الجنوبی ضد الوجود البریطانی. وکانت الجامعة العربیة التی کانتالقاهرة مقرها الرئیسی، منبرا للطروحات الإیدیولوجیة والشعارات الثوریة.أما السعودیة فکانت تعتبر الجامعة الساحة الخلیفیة لمصر عبد الناصر، ولذلکسعت لبسط نفوذها من خلال منظمات ساهمت فی تأسیسها. ففی عام 1960 تأسستمنظمة الاقطار المصدرة للنفط (اوبک) واصبحت السعودیة تمرر من خلالهاالسیاسات النفطیة ضمن تفاهمات عامة مع الدول الغربیة. وفی عام 1969 تأسستمنظمة المؤتمر الاسلامی واصبحت ذراعا للحکم السعودی. وفی هذه الاثناء وقعتحرب حزیران-یونیو فی 1967 الکارثیة التی یمکن اعتبارها بدایة انهیارالریادة السیاسیة المصریة فی المنطقة بعد الهزیمة الماحقة التی منیت بها فیالحرب. کان رحیل جمال عبد الناصر عام 1970 نهایة فصل تاریخی مهم فیالتاریخ العربی المعاصر، ونهایة لـ«العروبة الثوریة» وبدایة لصعود الحقبةالسعودیة. وطوال الخمسین عاما اللاحقة سعت السعودیة لتثبیت وجودها السیاسیمستفیدة من تصاعد المدخولات النفطیة بعد حرب اکتوبر 1973. تلک الحرب کانتمحاولة لاستعادة الدور الریادی للدول المصری، ولکن تغیر التوازنات السیاسیةفی العالم والمنطقة حال دون ذلک. وبدلا من ان تتحول الحرب التی استطاعتمصر فیها تحقیق شیء من الانجاز العسکری، اصبحت طریقا للمزید من الانهیارالعربی، أوصل الأمور بعد ستة اعوام فحسب الى کارثة «کامب دیفید». کانتالمنطقة تتأرجح ایدیولوجیا وسیاسیا عندما حدثت الثورة الاسلامیة فی إیرانفی العام 1979 وقلبت الامور جوهریا. وأعقب انتصار ثورة إیران بشهور حدوثالتمرد الذی قاده جهیمان العتیبی فی نوفمبر من ذلک العام ضد الحکم السعودی،فاصبح یشعر بالخطر المحدق داخلیا وخارجیا. وللتخفیف من ذلک تم تأسیس مجلسالتعاون الخلیجی فی العام 1981. هنا دخلت السعودیة على الخط لتخفیف الصدمةالتی منی بها التحالف الغربی، فبدأ فصل جدید اوصل الأمور الى ما هی علیهالآن من توترات اقلیمیة وصراعات بینیة، وسباق على النفوذ بین الدول الکبیرةفی المنطقة. بعد خمسین عاما من النشاط الدبلوماسی والسیاسی والتخطیطلتوسیع النفوذ والهیمنة، ثمة رؤیة تقول إن المملکة العربیة السعودیة بدأتطریقها الى الافول کقوة اقلیمیة فاعلة، وان سیاساتها فی السنوات الاخیرةتعکس ذلک المنحى. ومن مؤشرات ذلک عدد من الامور منها ما یلی: إمساک محمد بن سلمان بزمام الامور فی المملکة أضعف بلده لأنه ادى لإبعادالرموز الأخرى من البیت السعودی عن المشهد، من ذوی الخبرة والتجربة أولاتراجع دور الریاض الاقلیمی فی مقابل صعود الدور الاماراتی وتراجع العملالعربی المشترک. ویبدو أن ولی العهد السعودی أخطأ فی تقدیر العلاقات معالامارات. ومن المؤکد أن امساک محمد بن سلمان بزمام الامور فی المملکة أضعفبلده لأنه ادى لإبعاد الرموز الأخرى من البیت السعودی عن المشهد، من ذویالخبرة والتجربة. کان واضحا ان ولی العهد الاماراتی کان الأکثر تأثیراوطموحا، بینما انشغل محمد بن سلمان باخماد الفتنة التی اشعلها فی البیتالسعودی. ثانیا: الاعتماد المتزاید على الخارج، وبالتحدید الولایاتالمتحدة الأمریکیة. هذا الاعتماد اظهر السعودیة هشة وضعیفة وبلا ارادة اوقرار، حتى اصبحت الصورة العامة ان المملکة تأتمر بالأوامر المباشرة منالبیت الابیض، فان طلب منها تحویل ما لدیها من اموال فعلت ذلک بدون اعتراض.ویمکن القول ان اعطاء أمریکا 450 ملیار دولار کان فضیحة غیر مسبوقة فیتاریخ الدول. ثالثا: النظرة لإیران والموقف منها ساهم فی اضعاف السعودیةکثیرا. فثمة فرق کبیر بین وجود الامیر عبد الله بن عبد العزیز فی القمةالإسلامیة التی عقدت فی طهران فی العام 1997 التی اظهرت قوة المملکة منخلال تفاهمها مع جیرانها، والوضع الحالی الذی تجیش فیه العواطف والجیوشلاستهداف إیران، البلد الجار الذی یمکن، برغم الخلافات السیاسیة معه، انیکون سندا لجیرانه. رابعا: ربما الخسارة الکبرى التی تکبدتها المملکةتفریطها بمجلس التعاون الخلیجی الذی کانت تعتبره ساحتها الطبیعیة ومجالهالإظهار جبهة مشترکة لمواجهة التهدیدات الأمنیة الداخلیة والخارجیة. السیاسةالسعودیة الساعیة للاستحواذ وتهمیش الآخرین لم تساعد على تماسک المنظماتالمذکورة، سواء اوبک التی کثیرا ما شهدت خلافات حادة بین اعضائها، ام منظمةالمؤتمر الاسلامی (التعاون حالیا) التی بقیت هامشیة وغیر ذات أثر، ام مجلسالتعاون الذی کان یحظى بشیء من الهیبة، واصبح الآن یتصدع من داخله. خامسا:ان سیاسات السعودیة الحالیة وما تتضمنه من خروج عن الاجماع العربی حولالقضیة الفلسطینیة ورفض التطبیع والالتزام بالمقاطعة، اضعف موقعها وأفقدهاالریادة السیاسیة، وکل ذلک کان یمکن ان یوفر للسعودیة موقعا قیادیا لتوجیهالعمل السیاسی العربی. سادسا: ان وصول الحرب على الیمن بقیادة التحالفالسعودی – الاماراتی الى حالة الجمود، وفشل ذلک التحالف فی تحقیق نصرعسکری، ساهم فی إضعاف هیبة حکام الجزیرة العربیة. سابعا: تتضاعف متاعبالمملکة مع تصاعد الاصوات من الجهات الحقوقیة الدولیة لإطلاق سراح السجناءالسیاسیین خصوصا النساء اللاتی ناضلن من اجل السماح بقیادة المرأة السیارةوانهاء نظام «الولایة». هذا الاهتمام الدولی بالوضع السعودی الداخلی دفععناصر وجهات معارضة لتوحید صفوفها والاعلان عن «حزب التجمع الوطنی» فی خطوةغیر مسبوقة. ثامنا: السعودیة على موعد مع حملة اعلامیة وسیاسیة ضدهاتتزامن مع الذکرى الثانیة لقتل المعارض السعودی جمال خاشقجی الذی قتل عام2018 داخل القنصلیة السعودیة بأسطنبول. وقد أکد الرئیس الأمریکی انه ساهمفی حمایة ولی العهد السعودی من تحمل تبعات الجریمة المروّعة، ولکن ذلک لمیقلل الاهتمام بما حدث، بل تتعمق القناعة بدور ولی العهد فی قتل خاشقجی. هذهالحقائق تظهر منحنى التراجع فی الاداء السیاسی السعودی فی السنواتالاخیرة. ولیس امرا منطقیا تجاهلها او التقلیل من شأنها وانعکاساتها علىالسعودیة والمنطقة. وثمة خشیة بان لا تتوفر فرصة إحیاء الذکرى التسعینلقیام الدولة السعودیة لان المملکة مهددة بمرحلة من الاضطراب السیاسیوالامنی والاقتصادی لن یستطیع ولی العهد الحالی، الذی لم یظهر مهاراتقیادیة تتناسب مع حجم بلده وموقعها، او ارادة للتمییز بین الصدیق والعدوبقدر یکفی لحمایة نظام الحکم. والخشیة ان لا تستمر ترکة عبد العزیز بعد انینهی ولی العهد دور ابنائه فی الحکم.