در اقتباس از یک شخص اینکه او چه جایگاهی دارد و شخصیت کاریزماتیک به لحاظ دراماتیک است
رامتین شهبازی مطرح کرد: این تفکر که چون از روی یک اثر بازآفرینی صورت نگرفته پس اقتباس نیست؛ غلط است ، این در تعریف کلاسیک می گنجد اما این بینامتن است..
امروز کسی نمی تواند بگوید من اورژینال خلق می کنم ، کسی می تواند اورژینال خلق کند که در غار زندگی می کند..
رامتین شهبازی مدرس و منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از گسترده بودن حوزه اقتباس سخن گفت و در مورد اقتباس در سینما نکات مهمی مطرح کرد که در سینمای امروز ایران نادیده گرفتهمیشود.در ادامه این گفتوگو را میخوانیم. درباره اینکه تأثیر برنامه سینما کتاب که در جریان نمایشگاه کتاب امسال برگزار شد چیست؟.
من معتقدم هر برنامهای که برگزار میشود همیشه باید یک عوامل جانبی داشته باشد که بتواند متن اصلی را کمک کند اینجا متن نمایشگاه کتاب است..
وقتی ما یک متن را برگزار میکنیم بعد از یک مدتی دچار روزمرگی میشود. نمایشگاه کتاب چند سال به خاطر کرونا برگزار نشد و مجازی بود، امسال خوشبختانه برگزار شد و همه کیفیت برگزاری را شاهد هستیم..
هرچه برنامههای جانبی برگزار شود مخصوصا در حوزه کتاب که بسیار عرصه آسیب پذیری است و هرچه بتوانیم به آن کمک کنیم بهتر است..
ما به خاطر کتاب به نمایشگاه میآییم و چون شغل و مسئولیت فرهنگی داریم باید به این عرصه کمک کنیم به همین خاطر این برنامه سینما کتاب جزو برنامههای جانبی است که افراد را ترغیب میکند کتابهای مربوط به فیلمها را دنبال کنند..
اگر حتی یک نفر هم کتاب را بخواند برنامه سینما کتاب کار خوبی بوده است..
من با کار فرهنگی موافقم منتهی باید هر سال چکش کاری و برنامه ریزی شده کاررا بهتر کرد و سینما کتاب میتواند تاثیر مثبت داشته باشد..
شما به فیلم غریب اشاره کردید که برگرفته از کتاب مسیح کردستان است..
آیا این فیلم را اقتباسی میدانید؟ اقتباس از زندگی شخص یکی از شیوههای اقتباس است، این بحث جدیدی نیست در همه جا ایران و جهان بارها اتفاق افتاده است..
در اقتباس از یک شخص اینکه او چه جایگاهی دارد و شخصیت کاریزماتیک به لحاظ دراماتیک است و مخاطب را به واسطه کاریزماتیک بودن با خود همراه کنیم و یا تا چه میزان به داستان جنبه دراماتیک اضافه کنیم مسائلی است که در اقتباس پیش میآید. در مورد شهید بروجردی وقتی فیلم را دیدم ، دیدم چقدر شخصیت محبوبی بین مردم کردستان است او به خاطر آنها توانسته دست به یک عمل قهرمانانه بزند و در راستای زندگی آنها کاری کرده که باعث نجات و تحول منطقه شده است..
به خاطرهمین وجه قهرمانی را در خودش دارد..
حالا اینکه چگونه این روایت در بیاید و چگونه ترجمه به زبان سینما شود، عوامل موثری دارد..
به نظر من کارگردان اثر تا حدی توانسته موفق عمل کند..
فیلم پراکنده گوییهایی دارد و داستان متشتت است ولی فیلم قابل قبولی است و من دوستش داشتم..
به نظر من لطیفی توانسته به جنبههایی از شخصیت دست پیدا کند که جنبه های دراماتیک هم حفظ شود..
بهنظر شما وقتی کتابی از روی زندگی شخصی نوشته شود اقتباس محسوب میشود آیا اقتباس وارونه هم از فیلم به کتاب داریم؟ انواع اقتباس را لطفا شرح دهید..
بله، اقتباس شاخههای مختلفی دارد و از نظر بحث نظری و در حوزههای جدید مطالعه؛ مثلا در نشانهشناسی فرهنگی اصولا ترجمه فرهنگی را اقتباس میگویند. شخصا در حوزه اقتباس کتابی نوشتهام. در این کتاب برای حوزه اقتباس مشخصا اشاره کردم که نباید سراغ واژه اقتباس رفت..
اقتباس به معنی برگرفتگی است..
در واقع در واژه فرنگی کالچرال ترنسلیشن به معنی ترجمه فرهنگی است یعنی ما حتی از یک معماری ، یک نقاشی ، اگر یک ترجمه داشته باشیم با زبان و بیان خودمان به آن اقتباس میگویند. این در حوزه نشانه شناسی فرهنگی اتفاق میافتد که شاخه آن به دانشگاه تارتو بر میگردد. معمولا این تلقی غلط وجود دارد که ما وقتی میگوییم اقتباس میگویند حتما باید وفادار به متن باشد و اگر وفادار نباشد این اقتباس ، اقتباس خوبی نیست..
شما ممکن است با نگاه انتقادی به متن اولیه نگاه کنید..
این کلمه متن که میگویم؛ میتواند نقاشی باشد ، معماری باشد؛ شما در حقیقت میتوانید کنش انتقادی داشته باشید..
درآمریکا تام استوپارد (Tom Stoppard) نمایشنامهای دارد راجع به دو شخصیت حاشیهای نمایشنامه هملت و جالب این است که از جانب این دو شخصیت حاشیهای به شخصیت هملت میپردازد بنابراین شما همه اش در جاهایی حضور دارید که در نمایشنامه هملت حضور ندارید یعنی مثلا وقتی نمایشنامه مرگ اجرا میشود شما داستان را از پشت صحنه میبینید. اینها همه شیوههایی هستند که به ترتیب از هرداستانی میتوانید اقتباس کنید، لزومی ندارد شخصیت اصلیش را بگیرید..
شما میتوانید شخصیت فرعی را بگیرید..
زاویه دید او به ماجرا چگونه است؟.
اینجا اصل بحث زاویه دید بهوجود میآید و دربحث فرهنگی مساله عمیق ترمیشود. در نمایشنامهای مثل «اتوبوسی به نام هوس» نوشته تنسی ویلیامز که فیلم «بیگانه» بهرام توکلی از روی آن ساخته شده است، با یک اقتباس ضعیف مواجه هستیم..
فیلمهایی ساخته شده اند که بعد از روی آن رمان نوشته شده است آیا این اقتباس حساب می شود؟ بله، بستگی به این دارد که شما چه چیزی را میگیرید. وقتی هست که متن بینامتن است..
من یک موسیقی گوش میکنم و روی من تاثیری میگذارد که بر اساس آن داستان خلق میکنم این ربطی به موسیقی ندارد ، موسیقی شخصیت ندارد این یک حس است پس با این حس یک اقتباس انجام شدهاست. ما در حوزههای جدیدی در مطالعات مخاطب داریم که بحث پساشناختی است..
الان بحثهای احساسی مطرح است که ما احساس را چگونه مطالعه میکنیم شما می توانید رمان بخوانید شما ممکن است از زمان یک حسی بگیرید که یک داستان جدید خلق کنید این هم اقتباس است..
در جشنواره فجر امسال فیلمهایی بودند که مدعی بودند اقتباس نیستند مثلا فیلم «شماره ده» در پایان این فیلم در تیتراژ نوشته این اثر از روی ده کتاب که فیلمنامه نویس خوانده ساخته شده است و عوامل فیلم معتقد بودند چون از یک منبع مشخص نیست اقتباس محسوب نمیشود تکلیف این آثار چیست؟.
همین آقای تام استوپارد(Tom Stoppard) چندین اقتباس از نمایشنامه هملت دارد مثلا یک داستان «هملت در 15 دقیقه» هم دارد..
نکتهی مهم این است که شما جنبههای یک متن را چگونه میتوانید کنار هم بچینید و یک متن جدید تولید کنید..
بله این متن جدید را به اصطلاح ساختارگراها و فرمالیستهای قدیمی میگویند یک ترجمه؛ این یک متن جدید است و شما نمیتوانید کاملا به متن قبلی وفادار بمانید..
به خاطرهمین است که کسی سراغش نرفته و دو سه فیلمی هم که ساخته شده فیلمهای مهجوری است..
ابزارهای بیانی ما فرق میکند شما ممکن است بیایید 10 تا اثر صادق هدایت، آثار کافکا و آثاردولت آبادی را بخوانید و بر اساس آن یک اثر جدید خلق کنید این هم اقتباس محسوب میشود. درانیمیشن «بچه زرنگ» یکی از پرسوناژها آهویی بود که امام رضا ضامنش شده بود، یعنی آهو در این انیمیشن زنده بود و حالا روح جنگل شده بود..
این هم اقتباس است بله اینها بینامتن است..
شما هر نوع الهام از یک اثر فرهنگی و هنری بگیرید اقتباس کردهاید. ما دائم درحال اقتباس کردن هستیم..
کلام در این عصر اصالتش را از دست دادهاست. امروزه قوام کلام ما سرشار ازناخودآگاه تجربههای زیستی مستقیم و غیرمستقیم ما است..
اصلا واژهها بر اساس آن شکل میگیرند. ما چیزی به نام اصالت کلام نداریم..
مسئله حق اقتباس چه میشود؟ در ایران بحث حقوقی در هنر مطرح نیست و من تخصص آن را ندارم..
وقتی از یک اثر به طور مستقیم اثری دیگر برگرفته میشود مسأله مشخصتر است اما گاهی معطوف به یک اثر هم نیست یا در بحث بینامتنی بحث حقوقی مطرح نیست ولی یک حقوق دان باید نظر بدهد..
الان چیستی اقتباس مهم نیست؛ چگونگی اقتباس مهم است..
در دورهای زندگی میکنیم که شاخههای روایت شناسی در حال تغییر کردن است..
روایت شناسی عکس، فیلم، کلام. اینکه چگونه دارم میگویم مهم است..
شما یک کتاب از زندگی شهید بروجردی دارید یک فیلم از روی آن ساخته میشود. چیزی که در فیلم مهم و جذاب است این است که شهید بروجروی وقتی با یک شخصیت فیلم؛ منظورم نقشی است که مهران احمدی بازی میکند، معامله برسرمحل دفن کشتهشدگان کرد، بر اساس اخلاق فایدهگرا در حوزه اخلاق کار میکند. رزمندگانی که ما قبلا در فیلمها دیدهایم اینگونه نیستند..
ما در حوزه فلسفه اخلاق چند نوع اخلاق داریم..
یک فلسفه اخلاق وظیفهگرا، اخلاق فایدهگرا و اخلاق پست مدرن داریم..
شخصیت فایدهگرا شخصی است که معامله میکند. در این فیلم شهید بروجردی دست به معامله میزند و این خصوصیت در شهید بروجردی این شخصیت و این فیلم را جذاب میکند. چرا اقتباس با تمامی تعاریفی که از آن کردیم و به نظر ساده میآمد؛ تا این میزان در ایران کم است؟.











