کرمانشاه: برند تابآوری با تاریخ و جغرافیای غنی

درک چراییِ «کرمانشاه؛ برندِ تابآوری» از یک شعار شهری فراتر میرود و به مجموعهای از واقعیتهای تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و نهادی گره خورده است. کرمانشاه در موقعیت مرزی و در گرهگاه شرق و غرب ایران قرار دارد؛ شهری که قرنها نقش دروازه ارتباطی و تجاری داشته و بهطور مداوم در معرض دگرگونیها، فشارها و رخدادهای پیشبینیناشدنی بوده است.
به گزارش باختر وقتی از «برند تابآوری» سخن میگوییم، منظور قابلیتی است که یک شهر برای پیشگیری، جذب ضربه، سازگاری و جهش روبهجلو نشان میدهد. کرمانشاه به دلیل تجربههای پرتکرار بحرانهای انسانی و طبیعی، سازوکارهای یادگیری جمعی و همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و از دل چالشها “سرمایههای تابآور” تولید کرده است: سرمایه فرهنگی متکثر، شبکههای مردمی پویا، مهارتهای معیشتی سازگار، و روایتهای مشترکی که از گذشته برای آینده الهام میگیرند.
اینها همان عناصر محوریاند که «کرمانشاه برند تابآوری» را از یک مفهوم انتزاعی به برنامهای عملیاتی و الهامبخش بدل میکند؛ برنامهای که با زبان هویت محلی، ادبیات توسعه شهری و منطق حکمرانی مشارکتی، قابلیت بازتولید در مقیاس محله، شهر و استان را دارد.
تجربههای تاریخی کرمانشاه—از فشارهای اقتصادی و مرزی تا دورههای درگیری و بازسازی—مدرسهای واقعی برای تابآوری بودهاند.
حافظه جمعی شهر پر است از روایتهای کنارهمایستادن، تقسیم منابع در تنگنای معیشت، و نوسازی تدریجی زیرساختها. این حافظه نهتنها سوگ مشترک خلق کرده بلکه «توانِ کنارآمدن» و «هنرِ دوبارهبرخاستن» را به بخشی از فرهنگ زیست روزمره تبدیل کرده است.
وقتی جامعهای یاد میگیرد پس از هر ضربه، با ارزیابی درسآموختهها، بازطراحی فرآیندها و بسیج شبکههای غیررسمی دوباره قد علم کند، بهتدریج «تابآوری به مثابه برند» شکل میگیرد. در کرمانشاه، این یادگیریِ جمعی به بهبود شیوههای همیاری، ارتقای مهارتهای کسبوکارهای خانوادگی، و طرحریزیهای محلی برای کاهش ریسک منجر شده است.
از دل همین تجربههاست که اعتماد اجتماعی و تسهیم مسئولیت رشد میکند و ظرفیتهای نرم شهر—مثل اعتماد، امید، و حس مؤثر بودن—به داراییهای راهبردی بدل میشوند؛ داراییهایی که هر برند شهریِ ماندگار به آنها تکیه دارد.
بلایای طبیعی، بهویژه زمینلرزهها، آزمونهای سخت اما سازندهای برای کرمانشاه بودهاند. تجربه عملی در مواجهه با بحران، از آمادهسازی محلهمحور تا شبکههای داوطلبانه امداد و حمایت روانی-اجتماعی، باعث شکلگیری الگوهای مدیریت محلیِ بحران شده است.
«برند تابآوری» وقتی معتبر است که فقط به تبلیغ اکتفا نکند و در میدان عمل خود را نشان دهد: آموزشهای عمومیِ ایمنی، تمرینهای گروهی، نقشههای خطر محلی، و کانالهای ارتباطی قابل اتکا میان مردم، سازمانهای مدنی و نهادهای رسمی.
کرمانشاه به تدریج به سمت استانداردسازی این الگوها حرکت کرده و ظرفیتهای سازمانیافته و غیررسمی را به هم متصل کرده است. پیامد این اتصال، کاهش زمان واکنش، هدفمند شدن کمکها، و بازگشت سریعتر خدمات حیاتی است. مهمتر از همه، از هر حادثه، درسهای قابل تبدیل به دستورالعملهای ساده و بومیشده استخراج میشود؛ دستورالعملهایی که در مدرسه، مسجد، سراهای محله و شبکههای مجازی گردش میکنند و تابآوری را از سطح شعار به عادت رفتاری ارتقا میدهند.
سرمایه فرهنگی و هویتی کرمانشاه—ترکیبی از زبانها، آیینها، موسیقی و هنرهای نمایشی—یکی از ستونهای اصلی برند تابآوری است. تنوع قومی و فرهنگی (کرد، لک، لُر و فارسیزبانان و دیگر گروهها) نهتنها منبع اختلاف نیست، بلکه به فرصتی برای یادگیری متقابل، احترام به تفاوتها و گسترش همدلی بدل شده است.
آیینها و موسیقیهای منطقهای، از مقامخوانیها تا نغمههای تنبور، حامل روایتهای کهنِ تحمل سختی و پاسداشت امیدند؛ روایتی که «تحملِ رنج» را با «معنا» پیوند میزند. این پیوند، تابآوری را از سطح کارکردی به سطح معنوی ارتقا میدهد و به مردم دلیلی برای ماندن، ساختن و روایت کردن میبخشد.
همین روایتگری فرهنگی، مواد خامِ برندسازی شهری است: شعارها، نمادها، رویدادهای فرهنگی و گردشگریِ مبتنی بر میراث ناملموس که هم برای ساکنان حس غرور میآورد و هم برای میهمانان «داستانِ شهر» را قابل لمس میکند. شهری که داستانش شنیدنی است، ظرفیت بیشتری برای جذب سرمایه انسانی و اجتماعی دارد.
نقش سرمایه اجتماعی و نهادهای مدنی در «کرمانشاهِ تابآور» تعیینکننده است. هیئتهای محلی، انجمنهای فرهنگی، خیریهها، گروههای داوطلب سلامت و سمنهای تخصصی در سالهای اخیر به ستونهای اتصال مردم و نهادها تبدیل شدهاند. آنها میدانند چگونه منابع محدود را تجمیع کنند، چگونه پیامهای صحیح را بهموقع پخش کنند، و چگونه نیازهای واقعی را از نیازهای ظاهری تفکیک نمایند. این شبکهها در مواقع عادی به ترویج سبک زندگی سالم، مهارتهای فرزندپروری، آموزش سواد رسانهای و زیستپذیری شهری کمک میکنند و در مواقع بحران به بازوان اجرایی امداد و بازتوانی تبدیل میشوند.
از منظر برندسازی، وجود چنین «شبکههای زنده» یعنی شهر فقط به زیرساختهای سخت وابسته نیست و در لایه نرم نیز توانمند است. وقتی سرمایه اجتماعیِ اعتماد و همکاری بالا باشد، برنامههای شهری با هزینه کمتر و مشارکت بیشتر اجرا میشوند؛ و این همان مزیت رقابتیِ پایداری است که یک برند شهری را از تبلیغ صرف جدا میکند.
اقتصاد تابآور، ستون دیگر این برند است. کرمانشاه علاوه بر ظرفیتهای کشاورزی و صنایع غذایی، از موقعیت مرزی و پیشینه تجارت منطقهای بهره میبرد و در کنار آن، گردشگری تاریخی و طبیعی نیز فرصتهای درآمدی متنوعی میآفریند.
اقتصاد تابآور به معنای پرهیز از وابستگی تکمحصولی، توسعه زنجیرههای ارزش محلی، و تقویت کسبوکارهای کوچک و متوسط است. در کرمانشاه، نسخه بومی این راهبرد یعنی تقویت صنایع تبدیلی کشاورزی، ساماندهی بازارچههای مرزی، توانمندسازی تعاونیها، و آموزش کارآفرینی مبتنی بر میراث فرهنگی و طبیعتگردی. هرچه تنوع معیشت بیشتر و مهارتهای سازگاری قویتر باشد، شوکهای بیرونی—از نوسانات قیمت تا اختلال در زنجیره تأمین—کمتر به معیشت خانوار ضربه میزنند. برند «کرمانشاه تابآور» وقتی در اقتصاد جان میگیرد که شاخصهایی مانند تنوع سبد معیشتی خانوار، پایداری اشتغال، و دسترسی به خدمات مالی خرد بهبود یابند و این بهبودها در زبان روایت شهری بازتاب پیدا کند.
حضور دانشگاهها، پژوهشکدهها و شبکه بهداشت محلی در کرمانشاه ظرفیت مهمی برای تولید دانش بومی و تربیت نیروی انسانی سازگار ایجاد کرده است. آموزشهای آمادگی در برابر بلایا، سواد سلامت روان، و مهارتهای زندگی اگر به برنامههای مدرسهای و محلهای گره بخورد، «تابآوری رفتاری» را در نسلهای جدید نهادینه میکند.
از سوی دیگر، دانشگاهها میتوانند دادههای محلی درباره ریسکها، الگوهای مهاجرت، آسیبپذیری محلات و اثر سیاستهای عمومی را گردآوری و تحلیل کنند تا تصمیمسازیها مبتنی بر شواهد باشد. پیوند میان نظام سلامت و نهادهای اجتماعی نیز امکان مداخلههای زودهنگام، غربالگریهای هدفمند و بازتوانی روانی را فراهم میکند. این ترکیبِ «دانش—سلامت—جامعه» همان زیرساخت نرم برندی است که پایداری آن را تضمین میکند و از تبدیل شدن تابآوری به یک پروژه مقطعی جلوگیری مینماید.
زیرساخت و حکمرانی شهری نیز در این برند نقش محوری دارند. تابآوری فقط به معنی مقاومت فیزیکی ساختمانها نیست؛ بلکه به طرحهای کاربری زمین، دسترسی عادلانه به خدمات، حملونقل ایمن، ارتباطات پایدار و نظام هشدار سریع هم مربوط میشود. کرمانشاه با نگاه مرحلهای به بهسازی بافتهای فرسوده، استانداردسازی ساختوساز، و توجه به شبکه راههای درونشهری و برونشهری، میتواند آسیبپذیری را مهار و امکان پاسخِ سریعتر را فراهم کند.
در سطح حکمرانی، بودجهریزی مبتنی بر ریسک، مشارکت دادن محلات در اولویتبندی پروژهها، شفافیت دادهها و داشبوردهای عمومیِ تابآوری، به افزایش اعتماد و پاسخگویی میانجامد. هرچه فرآیند تصمیمگیری فراگیرتر و دادهبنیادتر باشد، برندسازی معتبرتر میشود؛ زیرا شهروندان اثر مشارکت خود را در بهبود شاخصها میبینند و از مصرفکننده خدمات، به همکار مدیریت شهری تبدیل میشوند.
میراث فرهنگی و طبیعت، سکوی روایتگریِ برند «کرمانشاه تابآور» است.
آثار تاریخی شناختهشده، منظرهای فرهنگی-طبیعی و آیینهای محلی این امکان را میدهد که گردشگریِ مسئولانه با محوریت تابآوری طراحی شود: مسیرهای بازدید که حکایتِ سازگاری با اقلیم، معماری بومیِ سازگار با خطر، و الگوهای سنتی همیاری را روایت میکنند. جشنوارههای هنری و آیینی میتوانند موضوع «امید، همدلی و بازسازی» را برجسته سازند و درآمدهای گردشگری را به پروژههای تابآوریِ محلهای پیوند دهند.
وقتی گردشگر، سرمایهگذار و رسانهها «داستان کرمانشاهِ دوبارهبرخاسته» را میشنوند، برند در بیرون از شهر نیز اعتبار پیدا میکند. این اعتبار بیرونی به جذب منابع، شبکهسازی بینشهری و دیپلماسی شهری کمک میکند و یک حلقه تقویتی میسازد: روایتِ قوی → توجه و سرمایه → پروژههای بهتر → روایتِ قویتر.
بنظر میرسد «نقشه راهِ برند تابآوری کرمانشاه» باید شاخصمحور، مشارکتپذیر و روایتساز باشد. شاخصهایی مانند کاهش تلفات و خسارات در رخدادها، افزایش سرعت بازگشت خدمات حیاتی، رشد مشارکت داوطلبانه، تنوع سبد معیشت، بهبود سلامت روان جامعه و ارتقای سرمایه اجتماعی باید بهصورت شفاف سنجیده و منتشر شوند.
هویت بصری و پیامِ یکپارچه—از شعار تا طراحی رویدادها—باید با محتوای واقعیِ برنامهها هماهنگ باشد. پلتفرمهای دیجیتال شهری میتوانند آموزشهای خرد، گزارشهای محلهای، و داستانهای موفقیت را پخش کنند.
دیپلماسی شهری با شهرهای تابآور دیگر، تبادل تجربه و جذب سرمایه دانشی را ممکن میسازد. اگر این سه لایه—اقدام میدانی، سنجش شفاف، روایت معتبر—همزمان پیش بروند، «کرمانشاه برند تابآوری» نه فقط عنوانی افتخارآمیز، که چارچوبی عملی برای توسعه پایدار، سلامت اجتماعی و شکوفایی فرهنگی خواهد بود؛ چارچوبی که از دل واقعیتهای این سرزمین برآمده و برای آیندهای امنتر و انسانیتر برنامه دارد.
در کنار تمامی عوامل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی که کرمانشاه را به برند تابآوری بدل کرده است، نباید از نقش رسانهها و نهادهای علمی غافل شد.
رسانه تابآوری ایران (Resiliency.ir) که با بنیانگذاری و مدیریت دکتر محمدرضا مقدسی، پدر تابآوری ایران، فعالیت میکند، یکی از مهمترین پایگاههای ترویج و آموزش تابآوری در کشور است. این رسانه که بهعنوان «خانه تابآوری ایران» شناخته میشود، بستری برای تولید محتوای علمی، ترجمه و تألیف دهها کتاب تخصصی و آموزشهای کاربردی در حوزه تابآوری فردی، اجتماعی و سازمانی فراهم کرده است.
فعالیتهای دکتر محمدرضامقدسی و همکاران ایشان به ارتقای سواد عمومی و حرفهای در زمینه تابآوری کمک کرده و کرمانشاه را بهعنوان خاستگاه تابآوری در سطح ملی و حتی منطقهای معرفی کرده است. حضور چنین نهادی و پیگیری علمی و عملی تابآوری در بستر شهری و اجتماعی، مهر تأییدی است بر اینکه کرمانشاه شایسته عنوان «برند تابآوری» است، چراکه از دل تجربههای زیسته و پشتوانه علمی، الگویی قابل صدور برای دیگر شهرها ارائه میدهد.
در کنار این امتیازات و افتخارات ، کرمانشاه همچنین عنوان پایتخت فرهنگی شهرهای آسیایی را به دست آورده است؛ عنوانی که نشان از غنای تاریخی، فرهنگی و هنری این منطقه دارد. کرمانشاه با آثار ثبت جهانی مانند طاقبستان و بیستون، تنوع آیینی، موسیقی و زبانهای محلی، و همچنین میراث ناملموس غنی، جایگاهی ممتاز در فرهنگ آسیایی یافته است. این عنوان نه تنها فرصتی برای تعامل فرهنگی با دیگر کشورها و شهرهای آسیایی فراهم میکند، بلکه کرمانشاه را به الگوی همزیستی مسالمتآمیز، خلاقیت فرهنگی و توسعه گردشگری پایدار تبدیل میسازد. همزمانی این دو عنوان مهم، کرمانشاه را در جایگاه شهری بینالمللی قرار داده که از دل تاریخ و هویت خود، مسیری نو برای آیندهای تابآور و خلاق ترسیم کرده است.
کرمانشاه به دلیل تجربیات مکرر از بحرانهای انسانی و طبیعی، سازوکارهای یادگیری جمعی و همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و از چالشها سرمایههای تابآور مانند مهارتهای معیشتی و شبکههای مردمی پویا تولید کرده است.
سرمایه فرهنگی و هویتی کرمانشاه، با تنوع قومی و فرهنگی، فرصتی برای یادگیری متقابل و گسترش همدلی فراهم کرده که به تابآوری معنوی و اجتماعی شهر کمک میکند.
نهادهای مدنی مانند هیئتهای محلی و سمنها به تجمیع منابع، ترویج سبک زندگی سالم و حمایت از جامعه در مواقع بحران میپردازند و در عین حال به افزایش اعتماد اجتماعی و تسهیم مسئولیت کمک میکنند.
دانشگاهها با تولید دانش بومی و تربیت نیروی انسانی سازگار، آموزشهای مرتبط با تابآوری و جمعآوری دادههای محلی، به تصمیمسازی مبتنی بر شواهد کمک میکنند و عواملی کلیدی در نهادینهسازی تابآوری در نسلهای جدید هستند.