درگیر خوانش های جدید از تاریخ هستیم
عیسی عبدی، پژوهشگر و مولف حوزه تاریخ گفت: جدای از آثار شناخته شده بهتر است سراغ منابعی خاص و کم نام و نشان هم برویم که رویکردهای متفاوتی در تاریخ به ما یاد می دهند.
زیرا ما همیشه درگیر خوانش های جدید از تاریخ هستیم.
ما نیازمند کتاب هایی هستیم که این خوانش های جدید و متفاوت را به ما بدهد که ما را از سیطره روش تاریخی نخبه گرایانه و جهان بینی مورخان کلاسیک و از زیر عنان معرفت شرق شناسانه و پارادایم شرق شناسی و اروپا محوری کلاسیک بیرون بیاورد.
عیسی عبدی، پژوهشگر و مولف حوزه تاریخ به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: به نظر میرسد پیشنهاد کتاب خوب برای مطالعه به شناخت و نوع جامعه مخاطبان؛ به علاقه و گرایشهای درونی آنها و شیوه نگاهشان به تاریخ برمیگردد. اینکه مخاطب چه علاقهای دارد، با یک نگاه محققانه و مسالهمحور به تاریخ نگاه میکند یا اینکه برای سرگرمی و به اصطلاح لذات تاریخ به مطالعه آن روی میآورد تا به طور ضمنی هم از آموزههای آن بهره ببرد.
آیا با خواننده حرفهای تاریخ سروکار داریم یا خواننده عادی؟ همه این پرسشها مهم است زیرا کتابها را نمیتوان به صورت معیار برای همه خوانندگان تاریخ معرفی کرد.
وی افزود: برخی کتابها منبع دست اول هستند؛ یعنی همیشه و در همه حال برای تحقیق تاریخی اهمیت دارند و مخاطب به آنها نیاز دارد یا برای توسعه دانش و به اصطلاح قدیمی تقویت «معلومات تاریخی» به آنها همیشه مراجعه خوهد کرد.
این کتابها تاریخ انقضا ندارند مثلا تجاربالامم مسکویه، تاریخ بیهقی، احسنالتواریخ و تواریخ عمومی، سفرنامهها و خاطرات و غیره عبدی بیان کرد: تعبیری در تاریخ فرهنگی وجود دارد که میگوید گذشته تغییر نمیکند بلکه نگاه خوانندگان یا محققان تاریخ تغییر میکند. یعنی هر دوره با نگاه متفاوتتری به منابع تاریخی و به تبع آن به گذشته شکل میگیرد. لذا منابع و آثار مورخان کلاسیک تقریبا جزیی از حافظه جمعی جامعه خوانندگان تاریخی بهخصوص دانشجویان تاریخ بوده و تا حدودی برای آنها شناخته شده هستند مثلا هر دوره تاریخی منابع اولیه و دست اول خاص خودش را دارد و برخی منابع مهمتر هستند.
ما با منابع دست اول کاری نداریم چون خواننده میتواند به متخصص هر دوره تاریخی رجوع کند و این منابع را شناسایی کند اما برای همه دوران بهخصوص تاریخ معاصر باید هم به منابع دست اول و هم به آثار تحقیقی خوب بر پایه منابع دست اول توامان توجه نشان داد.
این پژوهشگر حوزه تاریخ در ادامه گفت: در یک نگاه کلی به نظر میرسد منابع عمومی از تاریخ اسلام مهم مانند تاریخ تحلیلی صدر اسلام زرگرینژاد و تاریخ تحلیلی اسلام سیدجعفر شهیدی برای رسیدن به شناختی کلی از وقایع صدر اسلام برای خوانندگان امروز تاریخ ایران سودمند هستند.
با وجود برخی هجمهها و انگهای منتقدان بر ادوارد سعید میتوان گفت از زمانی که کتاب شرقشناسی او منتشر شد از نظر روششناسی اتفاق جدیدی برای رشته تاریخ رقم خورد که مورخان دریافتند میتوان تاریخ را طور دیگری و حتی وارونه نگریست. وی بیان کرد: یکی از مهمترین تحولات اخیر، مطالعات بر پایه رویکردهای تاریخ اجتماعی و تاریخ فرهنگی نوین است که در کشور ما از یک دهه گذشته تقریبا به شکل جدیتری مطرح شده است.
کتابها با این رویکرد در حال حاضر کم شمار هستند.
کتاب روستاییان و مشروطیت ایران نوشته سهراب یزدانی، تاریخ فرهنگی ایران مدرن نعمتالله فاضلی و غیره به علاوه کتابهای پیتربرگ و ادوارد پالمر تامپسون در این زمینه راهگشا هستند؛ یکی از آثار پیتربرگ با عنوان «تاریخ فرهنگی چیست» به ترجمه قلیچ و فاضلی و یکی از کتابهای تامپسون با عنوان «تکوین طبقه کارگر در انگلستان» نوشته ادوارد پالمر تامپسون ترجمه محمد مالجو قبلا منتشر شدهاند. وی با اشاره به برگزاری نمایشگاه کتاب گفت: برگزاری نمایشگاه کتاب به صورت فیزیکی یک حوزه عمومی زنده و عینی را ایجاد میکند که در آن تعامل و ارتباطات اجتماعی واقعیتر، ملموستر و مشهودتر است.
همانطور که امروز همه تجربه میکنیم ما به دو فضای مجازی و فیزیکی وابستهایم و وابستگیمان حتی در بسیاری موارد به فضای مجازی بیشتر و بیشتر شده است.
شکلگیری کسب و کارهای دیجیتال و بسترهای هوشمند شیوههای ارتباطی و خدماترسانی و تعامل انسانها و نهادها را تغییر داده و به تبع آن فرهنگ کار هم دگرگون شده است.
این پژوهشگر ادامه داد: کتاب نیز به مثابه یک کالای فرهنگی و دستاورد فکری از این قاعده برکنار نیست.
فرهنگ کتاب و کتابخوانی و فرهنگ نشر و توزیع کتاب هم در حال دگرگونی است.
اما روی هم رفته برگزاری نمایشگاه کتاب به صورت مجازی و فیزیکی هر کدام دارای مزیتها و کاستیهایی هستند ولی میتوانند پشتوانه هم باشند.
واقعیتی که خود ناشران هم بر آن آگاهی دارند.
عبدی افزود: با همه سودمندیها و مزیتهایی که فضای مجازی دارد نشاط فرهنگی و اجتماعی آن کمرنگ و خواهناخواه کاذبگونه و شبیهسازی شده است.
در مقابل، فضای عینی و فیزیکی مزیتهای واقعیتر و بزرگتری دارد که قابل مقایسه با شکل مجازی آن نیست ولی برخی کاستیها مانند هزینه زمان، فاصله جغرافیایی، تمرکزگرایی آن در تهران و غیره را دارد.
به نظرم نباید از این واقعیت غافل بود که نمایشگاه به طور فیزیکی یک حوزه عمومی زنده و عینی را ایجاد میکند که در آن تعامل و ارتباطات اجتماعی واقعیتر، ملموستر و مشهودتر است.
گفتمان علم و فرهنگ در فضای تعاملی و عینی بهتر توسعه پیدا میکند. انگیزههای بهتری برای ایجاد تعامل میان جامعه خوانندگان، ناشران و نهادهای فرهنگی به وجود میآید. حتی خالقان اثر و مترجمان احساس بهتری از دستاوردهای فکری و تحقیقی خود پیدا میکنند و خود را بخشی از بدنه فعال جامعه و در تعامل با مخاطبان تصور خواهند کرد لذا رویکرد آنها به تولید با ترجمه اثر در حوزه عمومی مسئولانهتر خواهد بود.
میدانیم که این رویداد فیزیکی دارای کم و کاستیهایی هست و برخی ناشران و حتی شهروندان ممکن است نقدهایی داشته باشند اما در جامعه ایران به دلیل ویژگیهای خاص فرهنگی و سنت متفاوت کتابخوانی و همچنین اهمیت سرمایه اجتماعی، به برپایی نمایشگاههای فیزیکی برای تعامل چهره به چهره نیازمندیم.
در نمایشگاه فیزیکی میتوان فعالیتهای فرهنگی موازی و اجتماعی مانند محفلها و نشستهای گفتوگویی و ترویجی به شکل حضوری و عینی در زمینه کتاب را انجام داد که در قیاس با بسترها و اتاقهای مجازی، انگیزهبخشتر است و موقعیت بهتری برای زبان بخشی به نخبگان و فرهیختگان و همینطور دستاندرکاران صنعت نشر و کتاب خلق میکند. درست است که فضای مجازی در واقع فاصله جغرافیایی و هزینه زمانی و مکانی را کمرنگ میکند و ممکن است از نظر اقتصادی باصرفهتر باشد اما برای ایجاد تعادل در مناسبات و سازوکارهای اجتماعی و فرهنگی در کلیت جامعه نمیتوان نمایشگاه مجازی را اصل قرار داد و بیش از حد به آن روی خوش نشان داد.
