چالشهای اقتصادی کشورهای در حال توسعه در بحرانها

کشورهای در حال توسعه همواره با چالشهای اقتصادی متعددی دست و پنجه نرم میکنند. این چالشها در شرایط عادی کمرنگتر هستند، اما وقتی بحرانهای جهانی بهوجود میآید، این کشورها بهشدت تحت تأثیر قرار میگیرند. بحرانهایی نظیر رکود اقتصادی جهانی، تغییرات اقلیمی، شیوع بیماریهای همهگیر نظیر کووید-19، و نوسانات شدید بازارهای مالی میتوانند تبعات سنگینی برای این کشورها ایجاد کنند.
یکی از بزرگترین چالشهایی که کشورهای در حال توسعه در زمان بحران با آن مواجه میشوند، کاهش درآمدهای ملی و افزایش بیکاری است. در دوران بحران، مصرفکنندگان قدرت خرید خود را از دست میدهند و این موجب کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات میشود. کاهش تولید و ارائه خدمات باعث افزایش بیکاری شده و در بسیاری از موارد، صنایع به تعطیلی میافتند. به عنوان مثال، در شرایط همهگیری جهانی، بسیاری از کسب و کارهای کوچک و متوسط که عمدتاً در کشورهای در حال توسعه فعالیت میکنند، به دلیل کاهش تقاضا و محدودیتهای اجتماعی مجبور به کاهش نیروی کار یا حتی تعطیلی کامل شدند.
علاوه بر این، نوسانات ارزی و افزایش قیمت مواد اولیه نیز مشکلات اساسی برای این کشورها ایجاد میکند.
”
یکی از بزرگترین چالشهایی که کشورهای در حال توسعه در زمان بحران با آن مواجه میشوند، کاهش درآمدهای ملی و افزایش بیکاری است.علاوه بر این، کشورهای در حال توسعه غالباً با زیرساختهای ناکافی و ضعف در نظامهای بهداشتی و آموزشی دست و پنجه نرم میکنند. بحرانهای جهانی میتواند به شدت این ضعفها را برجسته کند. برای مثال، در هنگام بحران سلامت، سیستمهای بهداشتی در این کشورها بهسرعت تحت فشار قرار میگیرند و عدم قابلیت ارائه خدمات درمانی کافی میتواند به افزایش مرگ و میر و ضعف نیروی کار منجر شود. این مسأله به نوبه خود میتواند بر درآمدهای مالیاتی دولت اثر منفی گذاشته و منابع مالی را برای سرمایهگذاری در زیرساختهای کلیدی کاهش دهد.
چالش دیگری که کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند، ناتوانی در جذب سرمایهگذاریهای خارجی در زمان بحرانهاست. سرمایهگذاران بهدلیل عدم اطمینان و ریسکهای ناشی از بحران، تمایل کمتری به ورود به این بازارها دارند. این مسأله میتواند موجب کاهش پروژههای زیرساختی و توسعهای شود که برای رشد اقتصادی این کشورها حیاتی است. در نتیجه، کشورهای در حال توسعه نمیتوانند به آنگونه که باید، از پتانسیلهای اقتصادی خود بهرهبرداری کنند و در نهایت این مسأله به تأخیر در رشد اقتصادی منجر میشود.
در نهایت، بحرانهای جهانی نه تنها چالشهای اقتصادی را برای کشورهای در حال توسعه بهوجود میآورند، بلکه بر روی روابط بینالمللی و تجاری نیز تأثیر میگذارند. این کشورها معمولاً از طریق صادرات کالاها و خدمات به دیگر کشورها به درآمدزایی میپردازند، اما در زمان بحرانهای جهانی، تقاضا برای کالاهای صادراتی به شدت کاهش مییابد. این مسأله میتواند موجب مشکلات جدی برای تراز پرداختها و استقراض بینالمللی شود.
بنابراین، کشورهایی که در حال توسعه هستند، باید آماده باشند تا نه تنها با چالشهای داخلی خود مقابله کنند، بلکه در مقابل بحرانهای جهانی نیز قوی و انعطافپذیر باقی بمانند. برای رسیدن به این هدف، نیاز به تدوین استراتژیهای اقتصادی و اجتماعی پایدار، تقویت زیرساختها، ارتقاء سیستمهای بهداشتی و آموزشی، و ایجاد محیطی مناسب برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی دارند. از این طریق، این کشورها میتوانند بهطور موثری از بحرانها عبور کنند و به مسیر رشد و توسعه پایدار خود ادامه دهند.