تحریمها و چالشهای مدیریت پسماند در ایران

تحریمها به عنوان یک ابزار سیاسی و اقتصادی، تأثیرات عمیق و گستردهای بر جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی کشورها دارند. در ایران، تحریمها بهویژه در سالهای اخیر بر مدیریت پسماند و بهبود شرایط زیستمحیطی تأثیراتی غیرقابلانکار گذاشتهاند. مدیریت پسماند بهعنوان یک چالش جدی در شهرهای بزرگ و کوچک ایران، نیازمند زیرساختهای مناسب، فناوریهای نوین و برنامهریزیهای دقیق است که هر یک به نوعی تحت تأثیر این تحریمها قرار گرفتهاند.
یکی از اولین و مهمترین تأثیرات تحریمها، کاهش دسترسی به فناوریهای پیشرفته در حوزه مدیریت پسماند است. بسیاری از کشورها در زمینه بازیافت و مدیریت زباله، بهکارگیری تکنولوژیهای جدید را انجام میدهند. اما در ایران، محدودیتهای ناشی از تحریمها باعث شده است که امکان ورود این تکنولوژیها کاهش یابد. این امر موجب کندی در فرآیندهای بازیافت و همچنین عدم توانایی در پیادهسازی سیستمهای مدرن مدیریت پسماند شده است. بهعنوان مثال، دستگاههای پیشرفته جداسازی زباله و امکانات بازیافت کمتر در دسترس قرار دارند و این میتواند باعث افزایش حجم زبالههای غیرقابل بازیافت و آلودگی محیط زیست شود.
علاوه بر فناوری، تأمین تجهیزات و ماشینآلات مورد نیاز برای جمعآوری، حمل و نقل و پردازش زباله نیز با مشکلاتی مواجه شده است. تحریمها به معنای افزایش قیمت این تجهیزات و همچنین کاهش کیفیت آنهاست. بهطور مثال، تجهیزات قدیمی و ناکارامد، نمیتوانند بهخوبی نیروی کار را در زمینههای جمعآوری و بازیافت یاری دهند، که این موضوع به نوبه خود میتواند منجر به افزایش زبالههای تولیدی و کاهش کارایی در مدیریت پسماند شود.
همچنین، بحران اقتصادی ناشی از تحریمها، تأثیرات منفی بر منابع مالی شهرداریها و سازمانهای مرتبط با مدیریت پسماند دارد. کمبود بودجه بهعنوان یکی از مشکلات اصلی، بر برنامهریزیها و اجرای طرحهای مدیریتی تأثیر گذاشته است. در بسیاری از موارد، شهرداریها قادر به تأمین هزینههای لازم برای اجرای پروژههای مدیریت پسماند نیستند و این مسأله باعث انباشت زباله در معابر و مناطق مسکونی میشود.
از سوی دیگر، با وجود این مشکلات، تحریمها نیز زنگ خطری برای تفکر و برنامهریزی روی ساختارهای داخلی و نیاز به خودکفایی را به صدا درآوردهاند. در واکنش به شرایط پیشآمده، برخی از محققان و مؤسسات داخلی به تحقیق و توسعه در زمینههای مدیریت پسماند و بازیافت پرداختهاند. برای مثال، استفاده از روشهای محلی و بومی برای بازیافت زبالهها و ایجاد صنایع کوچک محلی در زمینه مدیریت پسماند، میتواند بهعنوان یکی از راهکارهای مؤثر مطرح شود.
در نهایت، میتوان گفت که تحریمها بر مدیریت پسماند در ایران تأثیرات چندجانبهای داشتهاند. اگرچه مشکلات فراوانی در این مسیر وجود دارد، اما نیاز به نوآوری و تحلیلهای عمیقتر در مواجهه با این چالشها بیش از پیش بهچشم میآید. از سوی دیگر، این شرایط میتواند فرصتی برای تقویت ظرفیتهای داخلی و بهکارگیری منابع انسانی و فکری کشور باشد تا بهجای وابستگی به فناوریهای خارجی، به سمت استقلال در مدیریت پسماند حرکت کنیم.